ولادت امام علی(ع)و روز پدر مبارک..
ذکر من ،تسبیح من، ورد زبان من علی است
جان من جانان من روح و روان من علی است
تا علی (ع) دارم ،ندارم کار با غیر علی
شکر الله حاصل عمر گران من علی است....
پدرم راه تمام زندگیست،پدرم دلخوشی همیشگیست،
بابا جوووووووووووونم روزت مبارک
سلام به همه ی دوستای گلممممممممممم
من این روز مقدس را اول:
به پدر گلم و تمام پدرای گل تبریک می گم
بعد:
به همه ی دوستای گل گلابممممممم.........
مکتب عشق...
سیه چشمی به کار عشق استاد
به من درس محبت یاد می داد
مرا از یاد برد آخر ولی من
به جز او عالمی را بردم از یاد...
شراب
بدین افسونگری ،وحشی نگاهی
مزن بر چهره رنگ بی گناهی
شرابی تو ؟،شراب زندگی بخش
شبی مینوشمتد خواهی نخواهی.....
آغوش
برای چشم خاموشت بمیرم.
کنار چشمه نوشت بمیرم.
نمی خواهم در آغوشت بگیرم
که می خواهم در آغوشت بمیرم.....
تنها
کسی مانند من تنها نماند
به راه زندگانی وا نماند....
خدا را ،در قفای کاروان ها
غریبی در بیابان جا نماند.............
(فریدون مشیری)
کوچه....
بی تو مهتابشبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه جانمگل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید....
عطر صد خاطره خندید.....
یادم امد که شبی بتا هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دل خواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماسای نگاهت....و .
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام....
خوشه ماه فروریخته در آب
شاخه ها دست بر آورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شب آهنگ......
یادم آید تو به من گفتی:
((از این عشق حذر کن !!!!
لحظه ای چند بر این آب نظر کن...
آب آیینه عشق گذاران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است...
باش فردا که دلت با دگران است!!!!
تا فراموش کنی ؟۷جندی از این شهر سفر کن..!!))
با تو گفتم :((حذر از عشق؟؟ ندانم....
سفر از پیش تو؟؟
هرگز نتوانم،نتوانم...!!!
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد،
چون کبوتر لب بام تو نشستم...
تو به من سنگ زدی،من نه رمیدم نه گسستم..))
باز گفتم که:((تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از این عشق ندانم ،نتوانم))
اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب ناله تلخی زد وبگریخت....
اشک در چشم تو لرزید،
ماه بر عشق تو خندید...!!!!
یادم آیدکه:دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم ،نرمیدم......
رفت در ظلمت غم ،آن شب وشب های دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم،
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم...........
بی تو،
اما،
به چه حالی من از آن کوچه گذشتم....
(فریدون مشیری)
از خود شروع کنیم و بعد دیگران را در ان شریک
کنیم......
وقتی بچه بودم دلم می خواست دنیا را عوض کنم.
بزرگتر که شدم گفتم:دنیا بزرگ است کشورم را تغییر
میدهم.در نوجوانی گفتم :کشورم خیلی بزرگ است
بهتر است شهرم را دگرگون سازم.جوان که شدم
گفتم :شهر خیلی بزرگ است محله خود را تغییر
میدهم.به میان سالی که رسیدم گفتم گفتم از
خانواده خود شروع می کنم.
و حالا در این لحظه های آخر عمر می بینم که بای از
خودم شروع می کردم.اگر تغییر را از خودم آغاز کرده
بودم حالا خانواده ام ومحله ام وشهرم وکشورم و
دنیا را (به قدر توانم) تغییر می دادم......
سکوت
وقتی سکوت میکنی جهان سکوت میکنه
دوران مرگ میرسه دریا سکوت میکنه
وقتی سکوت میکنی به مرز اشک میرسم
هر لحظه بغض میکنم بی تو هنوز بی کسم
آرامشی به من ببخش آیینه ی تلاطمم
رها شدم از تو ولی روی هوای تو گمم
دچار پرپر زدنم میون توفان نگات
غروبمو حس میکنم .... شعله ی چشات
جدایی از تو ساده نیست تو بخشی از روح منی
دنیامو ویرون میکنی وقتی به فکر رفتنی
وقتی تو نیستی اشکامو با چه کسی قسمت کنم؟
نگو چگونه بعد تو به مردنم عادت کنم؟
وقتی سکوت میکنی ستاره کوچ میکنه
آرامش از دنیای من دوباره کوچ میکنه.....
سلام
این شعر را یکی از دوستان خوبم بهم داده از بس زیبا و با معنی بود که گذاشتم همه اونایی که میاند به وبلاگم بخونند ولذت ببرند و اگه بنده را قابل دونستند یه نظری هم بدند ......
با تشکر فراوان از دوست خوبم آقا رامین که لطف کردن و این متن زیباشون را به من دادن....